اولين جلسه از سلسله جلسات نقد و بررسي كتاب و پادكست با عنوان چاي و كتاب در سالن شورا دانشكده بهداشت توسط كانونهاي ادبي دانشگاه علوم پزشكي شهيد بهشتي روز شنبه 1403/12/11 ساعت 16 الی 18 در سالن شورا دانشكده بهداشت برگزار شد.
در ابتداي جلسه نقدي بر پادكست«به وقت زمستان» اثر آقاي اسماعيل باستاني توسط دانشجويان صورت پذيرفت.
پس از آن بخشي از كتاب«كمي بيشعور باشيم» توسط يكي از دانشجويان خوانده شد، سپس به بحث و بررسي درمورد نقاط قوت و ضعف كتاب پرداخته شد.
دكتر پرواني در ابتداي جلسه بيان داشت كتابهايي از اين دست بلند بلند فكر كردنهاي خودمان است آنچه بلند بلند فكر ميكنيم مينويسيم وقتي رمان هم مينويسيم همينطور است يعني ما تصويري در ذهنمان ميسازيم شروع ميكنيم اين داستانها را با المانهايي كه به آن اضافه ميكنيم و شخصيتپردازي ميكنيم.
لحن كتاب لحني شبيه به شكسته و محاوره است براي قرابت بيشتر خوانندگان با كتاب است.
در دستهبندي كتابها هم دستهبندي را خيلي قبول ندارم كه اين كتاب مثلاً پنج تا هفت سال، اين كتاب هفت تا ده ساله و غيره اين دستهبنديهارو اصلاً قبول ندارم از دستهبنديها فقط ميتوان براي بازاريابي استفاده كرد.
سپس يكي از دانشجويان سوال كرد آيا وقايعي كه در كتاب ذكر شده وقايع زندگي خودتان است يا زائيده خيال؟
دكتر ناصر پرواني در پاسخ مطرح كرد هفتاد هشتاد درصد خودم بودم، باقي مي رود در پردازش نويسندگي، ما با افزايش دامنه لغات ، بايد از هر كلمه اگر ميخواهيد نويسنده باشيد از هر كلمه حداقل دوسه كلمه مترداف بلد باشيد. اگر ميخواهيد در زمينه نويسندگي قدم برداريد بايد سوادي خود را بالا ببريد، براي نويسندگي بايد واژه هاي زيادي را تمرين كنيد.
يكي ديگر از حضار اينگونه بيان داشت كه اين كتاب را به صورت يك دفترچه خاطرات ديدم خاطراتي كه مثبت نيستند خاطراتي كه درد دارند وقتي داشتم كتاب را ميخواندم حس منقطع بودن تكهتكههاي كتاب بود و براي فهم اين كتاب به نظرم بايد تجربهاي باشد كه اين خاطرات بتواند خاطرات خودمان را تداعي كند بايد خاطرهاي داشته باشيم تا وقتي داريم خاطرهاي را ميخوانيم خاطره خودمان برايمان تداعي شود آن وقت است كه بتوانيم يك بار معنايي از كتاب را اقتباس كنيم.
در پاسخ دكتر پرواني بيان داشت بله قبول دارم ما يك سري مخاطب خاص داريم مثلاً دامنهي افرادي كه ما قرار است با آنها صحبت كنيم يكسري گروهي هستند كه تجربه كردند اين برايشان عالي است و تداعي ميكنند و خيلي هم برايشان جذاب است ، يك گروه بينابيني داريم كه شايد تعدادشان بيشتر از گروه اول هست كه اينها با آن هنر نويسندگي و ملموس بودن نوشتار شما ميتوانيد اين حس را برايشان به وجود بياوريد و گروه سوم بيست و پنج درصدي هستند كه اصلاً نميتوانيد كاري انجام دهيد يعني نميتوانند ارتباط برقرار كنند يعني جنس نوشتار شما با سبك آنها همخواني ندارد.
در ادامه يكي از حاضرين مطرح كرد اين اثر براساس روابط انساني نوشته شده و مسائل روابط انساني را مطرح كرده خيلي ساده و روان و گويا نوشته شده، اما اين روابط چه بين خانواده، چه محل كار، چه دوست باشد بايد خودمان را در نظر بگيريم، روابط بايد دوطرفه باشد. نردبان، كليد و سوئيچ نباشيم كه هر زمان نياز بود استفاده شويم و بعد كنار گذاشته شويم.
و دانشجوي ديگري بيان داشت قطع كتاب قطعي بود كه خيلي دوستش داشتم چون باعت مي شد آدم هرجايي بتواند حمل كند در جيب پالتو جا ميگرفت، اين يك نكتهي مثبت كتاب بود. نكتهي بعدي درمورد خود محتواي كتاب، محتواي كتاب در عصر حاضر براي اين نسل خيلي از مسائل كه با داستان گفته شده و اين خيلي نكتهي مثبتي بود. و نقدي هم بر اثر دارم و آن اينكه يك جاهايي مطلب كم در مورد داستانها نوشته شده شايد براي اين است كه قطع كتاب زيادتر نشود و بتواند جيبي باشد ولي خب بعضي قصهها ميتوانست كمي بيشتر باشد.
درپايان دكترپرواني اظهار داشت شايد دراين كتاب من دوست داشتم آن چيزي كه دوست دارم باشم يعني فكر ميكنم كه شايد براي زندگي در شرايط خوديابي بايد اينگونه بود. و بيان داشت كتاب جز گروه كتابهايي است كه دسته بندي شده براي خوديابي است.